خلاصه سخنراني حجت الاسلام قرائتي در مسجد دانشگاه تهران در پاسخ به هجو رسول گرامی اسلام در فرانسه

عاشقانه

خلاصه سخنراني حجت الاسلام قرائتي در مسجد دانشگاه تهران در پاسخ به هجو رسول گرامی اسلام در فرانسه

خلاصه سخنراني حجت الاسلام قرائتي در مسجد دانشگاه تهران در پاسخ به هجو رسول گرامی اسلام در فرانسه

مشركين نزد پيامبر آمده و گفتند كه ميخواهي با ما چه كني؟ ما 13 سال تو را شكنجه داديم از نظر زباني هرچه خواستيم به تو گفتيم:

شاعر ، كاهن ، ساحر ، مجنون ، يعلمه بشر و…

از نظر عملي هم به خانه ات ريختيم كه تو را بكشيم و حضرت علي (ع) به جايت خوابيده بود و هم اصحابت را شكنجه داديم و…

هرچه از دستمان بر مي آمد كم نگذاشتيم، حالا مكه فتح شده و به دست شما افتاده ، مي خواهي با ما چه كني؟

حضرت فرمودند : برادرم يوسف چه كرد؟ برادرم يوسف همه برادرهايش را يك ضرب بخشيد .

من همه مكه را در يك لحظه مي بخشم. الا سه نفر ، گفتند كيست كه رحمت للعالمين هم شامل حال اين سه نفر نمي شود؟ اينها چه جنايتي كرده اند؟

حضرت گفت : اينها مرا هجو مي كردند. (يعني كاريكاتور مي كشيدند) هجو ، به فارسي چه مي شود؟ يعني مرا دست مي انداختند.

يك وقتي طرفداران مصدق آيت ا… كاشاني را هجو مي كردند. من بچه بودم شعرهايش يادم است …

هجو ، يعني مسخره ، كاريكاتور

البته در قرآن آمده ، به پيغمبران كه جسارت مي كردند‌، آن پيغمبر خودش دفاع مي كرد، مثلا «قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ * قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ: سران قومش كه كافر بودند گفتند در حقيقت ما تو را در [نوعى] سفاهت مى‏بينيم و جدا تو را از دروغگويان مى‏پنداريم. گفت اى قوم من در من سفاهتى نيست ولى من فرستاده‏اى از جانب پروردگار جهانيانم (اعراف/ 66-67).

پيغمبر اسلام را هرچه نيش زدند پيغمبر جواب نداد گفت شما از ما دفاع كنيد ؛ مثلا به پيغمبر گفتند : ابتر ، خودش نگفت : خودت ابتري ، آيه نازل شد خدا گفت : ان شانِئَكَ هُوَ الاَبتَر

به پيغمبر گفتند : كاهن ، خدا آيه آورد كه كاهن نيست. خود پيغمبر نگفت كه من كاهن نيستم چند متلك به پيغمبر گفتند خود پيغمبر از خودش دفاع نميكرد

قرآن در آيات ديگر اين متلك را دفاع مي كرد ، وقتي دانمارك اولين كاريكاتور را كشيد و پيغمبر را هجو كرد ، من رفتم دانمارك ، رفتم منزل امام آنجا پرسيدم

عكس العمل چه بود گفت سالي سه چهار نفر بيشتر مسلمان نمي شدند از بعد از توهين به پيغمبر بيش از صد نفر مسلمان شدند يعني و ارادُ بهي كيدا

قرآن ميفرمايد اينها تصميم گرفتند تخريب كنند فجعلناهم الاخسرين يا ااسفلين اگر خدا خواسته باشه همون متلك ها تبديل به نعمت ميشه به قول امروزي ها ميگويند تهديد تبديل به فرصت مي شود

حالا اينجا دانشگاه تهران است شما الگو هستيد براي بقيه دانشجوها ، شما هم مسلمانيد

حضرت امام يك بار صبح يا عصر كه ميخواستند قدم بزنند ايشان روزي چند بار قدم ميزدند در حياط ، من يك بار رفتم منزل ايشان ديدم در اندروني دارند قدم ميزنند، يك روز ديدند ايشان كه قدم ميزنند لبهايشان را مي جوند ، گفتند ببينيد چرا آقا اينطور راه مي روند و اينطور هيجان دارند؟

اعضاي دفتر رفتند خدمت ايشان گفتند آقا شما قدم كه ميزنيد هي لبهايتان را هم مي جويد، گفت غصه مي خورم كه چرا جوان نيستم، كاش جوان بودم خودم ميرفتم سلمان رشدي را مي كشتم بر مي گشتم غصه مي خورم چرا پيرم ، غيرت داشت ايشان ؛ غيرت داشت

اينجا دانشگاه تهران است ، شما هم دانشجو هستيد

به پيغمبر شما جسارت شده چه طرحي به ذهنتان مي آيد ، 5 دقيقه فكر كنيد ، چون در دنيا همه جا به هم سوراخ (ارتباط) دارد

هر كاري بكنيد روي سايتها است فردا آنطرف كره زمين است

طوري نشود كه بگويند ما به پيغمبرشان فحش داديم آب از آب تكان نخورد

اگر كسي به شما چيزي بگويد ، مثلا بگويد بي عرضه ، شما ميگويي : من بي عرضه ام ؟؟؟؟

پدرت بي عرضه است ، مادرت بي عرضه است ، جد و آبائت بي عرضه اند

چطور است كه به خودت متلك مي گويند چهارتا پس مي دهي

هجو به پيغمبر بايد جواب داده بشود

حالا مردم ديروز بعد از نماز (جمعه) راهپيمايي كردند و شعار دادند

دانشگاه تهران چه مي كند؟ كاري كنيد كه براي ديگران امام باشيد قرآن مي فرمايد : وجعلنا للمتقين اماما كاري كنيد كه براي ديگران الگو باشيد كاري كنيد فرهنگي ، طرحي بدهيد علمي ، چون ممكن است چيزي به ذهن شما برسد كه ما پنجاه ساعت هم فكر كنيم به ذهن ما نرسد ، شما باشيد چه ميكنيد؟

يك خاطره هم بگويم در اين خصوص كه خدا كمك مي كند ؛ امام كه دستور داد سلمان رشدي را ترور كنيد و بكشيد

فوري از تلويزيون با من تماس گرفتند كه بيا اين فتواي امام را آيه و حديثش را بخوان ، گفتم من آيه و حديث مي خوانم اما نه براي هر چيزي آخر سلمان رشدي آن طرف دنيا ، برويم بكشيمش ؛ اين غير از قرآن و حديث مساله حقوقي و بين المللي و خيلي ابعاد ديگر هم دارد ، بعد سياسي و اجتماعي و …

اين فقط يك بعد فقهي ندارد ؛ من گفتم شخص ديگري باشد كه اطلاعات حقوقي و سياسي اش بالا باشد گفتند نه الا و بلا تو بايد بگويي

من آمدم خانه به هرچه اسلام شناس كه ميشناختم تماس گرفتم كه اعدام سلمان رشدي به كدام قانون و آيه و حديث مربوط است؟

همه گفتند حضور ذهن نداريم ، من رفتم در كتابخانه يك توسلي پيدا كردم گفتم خدايا يك نامردي به اشرف مخلوقات جسارت كرده يك مردي مثل امام فتوا داده براي ترورش ، يك آدم ضعيفي هم كه من باشم بنا است حرف امام را توضيح بدهم تو هم ديدي به هركس تلفن زدم حضور ذهن نداشت حالا خودت امشب مستقيم به من كمك كن ، خدا مي داند به همين مسجد (قسم) نمي دانم كه چطور آن شب معجزه شد براي من همينطور مثل استخاره است كه قرآن را باز مي كنند از بين كتاب هاي حديث يك كتاب همينطور الكي كشيدم بيرون مثل استخاره لاي كتاب حديث را باز كردم ، ديدم نوشته است : مَن اَهانَ نَبيّا ( كسي كه به پيغمبر اهانت كند) مَن سَبَّ الرَسول ( كسي كه به پيغمبر فحش دهد ) كسي كه تحقير كند چند تا كتاب چند تا حديث عين اون حديث هايي كه نياز داشتم يعني من مطمئن شدم كه خود خدا مستقيم راهنمايي كرد ما را

به هرحال ما از دانشگاه تهران (دانشگاه تهراني ها) تقاضا داريم ۵ دقيقه فكر كنيد به جايي هم نرسيديد طوري نيست روز قيامت بگوييد يا رسول ا… به تو توهين شد من ناراحت شدم ۵ دقيقه هم فكر كردم چيزي به ذهنم نيامد اگر به ذهنت نيامد كه براي خودت حجت است اگر به ذهنت هم آمد يك وقت مي بيني يك جرقه اي شد مثل اينكه گاهي يك كاغذ آتش مي گيرد و به دنبال آن يك جنگل آتش مي گيرد اينجا هم يك جرقه ميزند همه دانشگاه ها ولوله مي شود فكر كنيد و بي تفاوت نباشيد

…. و سلام عليكم و رحمه الله و بركاته

27 ديماه 1393 در مسجد دانشگاه تهران

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.