دونگی و مادربزرگ من

خصوصی

دونگی و مادربزرگ من

دونگی و مادربزرگ من

مادر بزرگ من سیده و براش هیچ روزی در سال مهمتر از روز عید غدیر نیست.

آماده شده بود با وجود پادرد و سختی‌هایی که براش پیش میاد به مناسبت این روز بره آرایشگاه. بعد از چادر سر کردن رو کرد به پدر بزرگم و گفت

آقاجان ما رفتیم ولی به قول دونگی عالیجناب من میرم اما دلم پیش شماست.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.