دسته بندی: عاشقانه

روزی از این دیار گذر می‌کنم به دور

روزی از این دیار گذر می‌کنم به دور

روزی از این دیار گذر می‌کنم به دور از خاطرات کهنه‌ي …

ادامه مطلب

عاشقی تعطیل نمی‌شود

محبوب من! عاشقی تعطیلی ندارد و تا دنیا دنیاست، عاشق عاشق …

ادامه مطلب
hotdesert

برس به داد فراقت ای بودن ناب​

خیال خواب رخت را نمی‌دهم به شراب نمی‌روم چو نباشی ولو …

ادامه مطلب
moon

ما سوگوار ندیدن ماه دیشبیم

ما سوگوار ندیدن ماه دیشبیم خواب دیدگان بی زبانِ بی مخاطبیم …

ادامه مطلب
نقاشی-ایران

تو این حجاب بر نمی‌کَشی، نمی‌کُشی من‌را

مرا به چشم زخمه می‌زنی و نمی‌بُری من‌را تو این حجاب …

ادامه مطلب
IMG-20200128-WA0041

شب خوش ای ستاره‌ی  آبی

شب خوش ای ستاره‌ی  آبی در هوای ابری پاییز من تنم …

ادامه مطلب
download

درگیر مه چهارده چشم تو بودم

درگیر مه چهارده چشم تو بودم از  یاد دلم رفت شعری …

ادامه مطلب
599874_916

تنت دریای پر عمق نهنگ آلود مرد افکن

تنت دریای پر عمق نهنگ آلود مرد افکن و من غواص …

ادامه مطلب
Jowhareh_galleries_poster_d323403a-1c2e-4201-bd2f-53dbaf157c04

من آن بت را چنین دیدم و این بت را چنان دیدم

خدایا می‌شود بت ها به اذن تو جان گیرند به نام …

ادامه مطلب
خیال خواب رخت

به تاب موی مجعد گره گشایی کرد

غزل سرود و دمی عاشقی هویدا شد وزان پیاله مستی خمی …

ادامه مطلب

به گنجشکانی که
از چشمان تو
به سوی قلب من پرواز می‌کنند
گواهی می دهم
گواهی میدهم
که یکبار عاشقت شدم
و همچنان

ادامه مطلب
شعر سعدی

هم کمند بلايی و هم کليد نجاتی

سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ [درباره چشمه‌ها از سوارانی که …

ادامه مطلب

مرا هزار امید است و هر هزار تویی!

مرا هزار امید است و هر هزار تویی! شروع شادی و …

ادامه مطلب

باز هم نصفه شب و تاب و تبی تکراری
دلبرم! دختر مهتاب! تو هم بیداری؟
گل شب بوی غزل ریز! مزاحم نشوم
وقت داری کمی از روی غمم برداری؟
میشود دست به بغضم بکشی؟ بی زحمت
میشود گوش به آهنگ دلم بسپاری؟
“یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم”
خسته ام،خسته از این زندگی اجباری
شده مخروبه بنای دل کج بنیادم
شاعری را چه به وصله زدن و معماری
خسته ام،منتظر معجزه ی تازه ایم
تو بیایی به دلم دین نویی می آری
کاش پایان غم من به خودت ختم شود
کاش شیرین شود این درد و غم تکراری

ادامه مطلب

تو با شیرین زبانی های من فرهاد بازی کن
دوباره لحظه های عاشقی را صحنه سازی کن
نگاه چون شرابت را به زودی کشف خواهم کرد
مرا با چشم خود مشهور تر از شخص رازی کن
نمک گیر نگاهت کرده ای ما را خدا را شکر
تو امشب با لب و موی رها مهمان نوازی کن
گرامی دار عشقت را ،قیامت میرسد آخر
بیا پشت سر عشقی چنین فکرِ نمازی کن
نگاهم در نگاه تو قصیده می سراید شب
عزیز من از این پس فکر شب های درازی کن
اگر آمد کسی پیشت سوال از عشقمان پرسید
بزن خود را به لالی” یا یَ یو یی ” لال بازی کن
دل ما خون شد از رقصیدن و ناز و اداهایت
کمی هم جای رقصت، ورزش نرم و هوازی کن

ادامه مطلب

دل دید که گنجشک، قناری بشود با یک رنگ
گنجشکِ دلم رنگ به خود زد که شکارت باشد
ای کاش زمستان که گذر کرد از اینجا امسال
یارت شب سال نو ، سر سفره کنارت باشد

ادامه مطلب

خدا کند که کسی بی قرار من باشد
کسی که تا دم آخر کنار من باشد
من از دل سفری پرملال می آیم
کجاست آنکه در این راه یار من باشد؟
کسی که هر نفس پاکش آبروی من است
کسی که هر قدمش اعتبار من باشد
رفیق بی کلک جاده های تنهایی
شریک خستگی روزگار من باشد
همان گلی که در این راه زرد می شکفد
کسی که وقت تکیدن بهار من باشد
همان کسی که اگر کوله بار من خالی است
تمام من ! همه دار و ندار من باشد
در این قفس چه اسیرم ! چقدر بی تابم
چه می شود که شبی هم قطار من باشد؟
نمانده فاصله ای، پای ایستگاه ای کاش
عزیز گمشده چشم انتظار من باشد

ادامه مطلب

آن کس که آفریده نگاهت خمار بود از حسین جنت مکان

آن کس که آفریده نگاهت خمار بود در خلق و آفرینش …

ادامه مطلب