روزی از این دیار گذر میکنم به دور
17 آذر 1402 1402-09-19 0:38روزی از این دیار گذر میکنم به دور
روزی از این دیار گذر میکنم به دور
از خاطرات کهنهي مرده سرای گور
روزی که هر نفسش پرده میدَرد
کنجیده غوزهی گل ناشناس کور
پشت کرانهی سیاه شوراب این کویر
دشتی نشانده خدا در سرزمین طور
گیسو رها کرده زنی در امتداد باد
بازی برای کودک و گندم برای مور
عاشق شدن عبادت و وصلت زکات نفس
پرورده شهر پر از مردم صبور
روزی چنان تنم رخت میبرد
کاتش زبانه کشد از سایبان نور