از نگاه نسبی گرایی لیبرالیستی تا نگاه مطلق تکفیری
13 مهر 1393 1393-07-13 18:37از نگاه نسبی گرایی لیبرالیستی تا نگاه مطلق تکفیری
از کجا معلوم آن چیزی که تو فکر میکنی حقیقت است واقعا حقیقت باشد. این برداشت فردی توست و تو نمیتوانی به دلیل قدرتی که داری برداشت شخصی خودت را برای دیگران تجویز کنی یا بدتر از آن نمیتوانی آنها را مجبور به پذیرش حقیقت برداشت شده توسط ذهن خودت کنی. این همان نگاه نسبی گرایانه لیبرالیسم است.
در مقابل هم یک نگاه تکفیری در تمامی تفکرات مختلف وجود دارد. اینکه من فکر میکنم این نکته حقیقت است. در نتیجه همین مساله را به عنوان یک حقیقت و یک فاکتور در تصمیم گیری هایم در نظر میگیرم. ممکن است یک فرد را به دلیل رعایت نکردن این نکته شایسته ی مرگ بدانم. و یا او را بد بنمامم. مهم این است که من می توانم بر اساس تفکر شخصی خودم قضاوت کنم. این همان نگاهی است که طالبان یا داعش یا تکفیریها به آن معروفند. و البته خود لیبرالیسم هم این نگاه را دارد. او حداقل همین نگاه این که هیچ حقیقتی را نمیتوان برای دیگران تجویز کرد را دارد برای دیگران تجویز میکند.
اما در نگاه اسلام. حقیقت وجود دارد و از آن خداوند است. او برخی از این حقایق را در قالب قرآن به پیامبرش عرضه کرده است و برخی از این حقایق را در عقل انسان قرار داده است. برخی را هم در ترکیبی از آنچه از معصومین فرموده و آنچه ما کشف میکنیم قرار داده است. در نتیجه حتما حقایقی وجود دارد.
اما آنجا که حقیقتی اعلام شده وجود ندارد چه. این همان نقطه ضعف فرهنگی ماست. همان نقطه ضعفی که با مفهوم ولایت پر شده است. در این صورت هیچ فردی در جامعه تاثیر گذاری حرفش نمیتواند بگوید آن حس من از حقیقت درست است. سه اتفاق در موارد اختلافی روی میدهد.
۱. هر دو تصمیم گیری ها نه در منافع و نه در هزینه ها تفاوت چندانی ندارند. بر اساس یک حس درون گروهی یا اینکه آخرین حرف چه بود. یا دموکراسی انتخاب صورت میگیرد.
۲.هر تصمیمی دارای منطقی است که دیگران با شنیدنش به سمت یک تصمیم مشترک حرکت میکنند.
۳.در جز این دو مورد همیشه یک ولی فقیه وجود دارد. که باید به او ارجاع کرد.حتی بین دو نفر.