دونگی و مادربزرگ من
20 آبان 1391 1391-08-20 5:20دونگی و مادربزرگ من
مادر بزرگ من سیده و براش هیچ روزی در سال مهمتر از روز عید غدیر نیست.
آماده شده بود با وجود پادرد و سختیهایی که براش پیش میاد به مناسبت این روز بره آرایشگاه. بعد از چادر سر کردن رو کرد به پدر بزرگم و گفت
آقاجان ما رفتیم ولی به قول دونگی عالیجناب من میرم اما دلم پیش شماست.