سایت شخصی حسین احتسابی

وبلاگ شخصی من، حسین احتسابی

جایی برای ننوشتن !

من سالخورده پیر خرابات پرورم
مستی به آب یک دو عنب کار بنده نیست

دوست دارم مفید باشم

این جا بیشتر جایی است برای ننوشتن هایم ..

نوشته‌های پراکنده من

شعر

غزلم دره‌ای از نسترن و شب‌بوهاست از حامد عسگری

غزلم دره‌ای از نسترن و شب‌بوهاستمرتع درمنه‌ها، دهکده‌ی آهوهاست این طرف کوچه‌ بن‌بست، نگاه آبی‌هاآن طرف کوچه‌ پیوند، کمان ابروهاست این خیابان بلندی که به پایین رفتهمال گیسوی به هم …

شعر

پنداشتم که مهر تو با جان سرشته است
جان از میانه رفت و نرفتی ز یاد ما

شعر

محبوبم
اگر روزی درباره من از تو سوال کردند
خیلی فکر نکن
با غرور تمام به آنها بگو: دوستم دارد
بسیار دوستم دارد

نزار قبانی

شعر

تو باش
آنکه ترانه های پراکنده ی ذهنم را
با تنها کلمه‌ای
فرو می نشاند
❤️

شعر

کوه هر صبح خورشید را در آغوش میگیرد تا گرمی آغوش تورا به یادش اورد

شعر

سلامم را تو پاسخ گوی
در بگشای….
دلتنگم….

شعر

کافی است یه لبخند که از حال برم

خود‌گفته

اگر لبخندت را فروشنده بودی به جانی خریدارم

تجربک

کلید های میانبر اندروید

Android Keyboard Shortcuts: Scrolling • Spacebar: Page down in any Web page/document view • Shift + Spacebar: Page up in any Web page/document view Android Keyboard Shortcuts: Typing • Alt …

خود‌گفته

چرا باید دین دار باشیم؟

تصور کنید در یک پارک زیبا نشسته اید. در کنار شما یک مادر و فرزندش در حال بازی هستند. مادر شکاک و بیمار کودک مدام به شما نگاه میکند و …