پيشگفتار

در رابطه با مدارك اسلامي، دلايل عقلي بسياري براي اثبات صحت كلي مدارك وجود دارد. اما با گذشت 1400 سال از اسلام. همواره وجود يك گزينه علمي^[1] ثابت كننده صحت مدارك اسلامي در كنار ساير دلايل عقل جاي سوال بوده است. اين سوال خصوصا براي كساني كه سالهاي متمادي با مباحث تجربي سر و كار داشته اند به شكل پر رنگ تري مطرح است. گرفت به عنوان يك پديده قابل پيش بيني مانند يك ساعت جادويي ميتواند ما را به هزاران سال پيش ببرد و در متن روايات اسلامي نشانه هايي از حقيقت و صحت را نشان دهد.

خورشيد گرفتي و يا كسوف و همچنين ماه گرفتي و يا خسوف اصطلاح عاميانه اين دو پديده در ميان مردم مي باشد. در عين حال كه اين دو پديده ميتوانند يك حالت بسيار خاص و دقيق از جهت گيري سه جرم خورشيد، ماه و زمين را نشان دهند. به دليل مشخص بودن اين پديده ها و جذابيت آن براي بشر و گاهي اهميت آن در تقدير و قضا و بسياري علت ديگر ثبت آن ها در طول تاريخ با حساسيت بالاتري نسبت به ساير پديده هاي آسماني مانند وضعيت افلاك و غيره صورت گرفته است.

اين پژوهش در پي آن است كه با محاسبه گرفت هاي رخ داده در طول تاريخ اسلام و بررسي وضعيت هاي ثبت شده در كتب تاريخي. مدارك تاريخ اسلام و تطبيق تاريخ هاي مختلف را بررسي كرده و يك سند معتبر و قابل ارجاع براي بررسي صحت مدارك تاريخي ارايه دهد.

مطالعه نوشته کامل در کسوف در اسناد اسلامی​