حذف سنت قربانی
25 تیر 1403 1403-04-25 12:25حذف سنت قربانی
هنوز هم هستند کسانی که با پاشیدن خون مرغ و خروس بیچاره بر روی اموال خود کاری غیر عقلانی و اشتباه را به اسم دین تکرار میکنند. حال آنکه خونریزی برای خداوند در مظهر عقل هیچ جایی ندارد و این است داستان هدایت انسان که امروز را به واسطه این هدایت بزرگ عید میدانیم. عید بندگی و رهایی از جهالت عقل و قربانی نفس گمراه کننده.
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ (۹۹)
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ (۱۰۰)
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ (۱۰۱)
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَىٰ ۚ قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ (۱۰۲)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ (۱۰۳)
وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ (۱۰۴)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا ۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (۱۰۵)
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ (۱۰۶)
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ (۱۰۷)
گفت: من به سوى پروردگارم مىروم، او مرا راهنمايى خواهد كرد. اى پروردگار من، مرا فرزندى صالح عطا كن. پس او را به پسرى بردبار مژده داديم.چون با پدر به جايى رسيد كه بايد به كار بپردازند، گفت: اى پسركم، در خواب ديدهام كه تو را ذبح مىكنم. بنگر كه چه مىانديشى. گفت: اى پدر، به هر چه مأمور شدهاى عمل كن، كه اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهى يافت. چون هر دو تسليم شدند و او را به پيشانى افكند،ما ندايش داديم: اى ابراهيم،خوابت را به حقيقت پيوستى و ما نيكوكاران را چنين پاداش مىدهيم. اين آزمايشى آشكارا بود و او را به ذبحى بزرگ بازخريديم.(استاد آیتی)
چون ابراهیم با قوم خود مذاکره کرد و ایشان را به عقل دعوت کرد نپذیرفتند و چون گمراهی ایشان آشکار بود ابراهیم بتها را شکست و قوم گمراه یه جای آنکه به فکر فرو بروند تصمیم گرفتند ابراهیم را قربانی خدایان خود کنند تا این فتنه در جامعه شکل نگیرد.
اما ابراهیم نجات یافت و چون راه را نمیدانست و هنوز به پیامبری راه نبرده بود گفت من شروع میکنم و آن کس که من را پرورده هم او من را راهنمایی میکند.
سالها گذشت و ابراهیم به پیامبری رسید و چون پیروانی یافت و قومش در حال شکل گرفتن بود بر طبق سنت غلط تصور بر این بود که باید فرزند ابراهیم رهبری جامعه را پس از او به عهده گیرد که در آینده به این خواهیم پرداخت اما به هر حال چون همسرش ساره از او فرزندی نمیآورد اجازه داد با هاجر که کنیزی مصری بود ازدواج کند. ولی چون اسماعیل به دنیا آمد ساره پشیمان شد و آن فرزند را به مکه تبعید کرد و در نهایت اسماعیل که فردی عاقل و صبور بود به بلوغ رسید.
در آن زمان قربانی کردن عزیزان برای خدا رسمی جا افتاده ولی غیر عقلانی بود ولی ابراهیم مدام در خواب میدید که در حال قربانی کردن اسماعیل است و چون شک داشت با اسماعیل مشورت کرد. اسماعیل گفت که حکم خداوند را اجرا کن. چون هر دو تسلیم فرمان خداوند شدند و خود را برای این عمل آماده کردند خداوند بر ابراهیم ندا فرستاد که خوابی که دیدی درست بوده و ما اینطور نیکوکاران را پاداش میدهیم؛ این آزمایشی بزرگ است. ما آن را با ذبحی بزرگ نجات میدهیم.
قربانی یعنی دل کندن از خواستنیها برای رسیدن به چیزی فراتر یعنی آن چیزی که عقل به ما راهنمایی میکند و راه رشد انسان این است که از لذتهای زودگذر و گاهی بزرگ مثل لذت افتخار به فرزند بگذرد و خود را و تمایلات خود را فدای یک باور عمیق کند. اینکه میگویند ذبح عظیم امام حسین (ع) بوده جز اینکه در مقام معرفتی یک تشابه معنوی است مبنایی در قرآن ندارد.
چه آنکه مسیحیان هم میگویند عیسی فدا شد برای بخشش گناه بندگان و چرا باید حسین عزیز فدا شود؟ حسین فدا شد چون ما به ذبح عظیم خود عمل نمیکنیم. آن ذبح عظیم چیزی نیست جز فدا کردن نفس و جهاد با آن برای خدا.
خداوند مارا به سمت درستی هدایت میکند و این ما هستیم که کار درست و غلط را به خاطر لذتهای زودگذر انتخاب نمیکنیم و آن وابستگی به لذتهای غلط است که باید قربانی شود. نه مرغ و خروس معصوم و گاو و گوسفند بیچاره.
قربانی در اسلام صدقه است یعنی با تمام وجود و راستی و صداقت از آنچه برایمان مهم است مثل پول برای خدا بگذریم. آنکس که گوسفندی را قربانی میکند تا گوشت آن را به گرسنگان و یتیمان بدهد و این کار را در خفا انجام میدهد در حقیقت ذبح عظیم انجام داده و برعکس آنکس که خروس بیچاره را میکشد تا خونش را به خودرو خود بمالد و فکر میکند؛ اینطور خشم خدای کارما را از بین برده همان کسی است که بت را میپرستد.
پی نوشت: اعمال حج استعاره هستند و ما در مقام رد آن اعمال از جمله قربانی حج نیستیم.