شب خوش ای ستارهی آبی
12 مهر 1401 1402-01-12 0:12شب خوش ای ستارهی آبی
شب خوش ای ستارهی آبی
در هوای ابری پاییز
من تنم بسیار سوزان است
و از امید دیدنت لبریز
روی تختی کنار یک دیوار
چشم بیمار من به رویت تیز
پشت پرده تو را رصد میکرد
مردم دیار من تبریز
لبم آهسته نام ماهت خواند
گفت یادت همیشه شور انگیز
نرسیدن به تو چه جذاب است
شد دلم ز عشق تو سرریز
غم نخور که سهم من درد است
مست چشمت نمیکند پرهیز
این ناپخته کلام حاصل بیان مکتوب احساسات این حقیر است. با نشر آن ترجیحا با نام بنده و نقد آن من را خوشحال کنید.