روزی از این دیار گذر میکنم به دور
روزی از این دیار گذر میکنم به دور از خاطرات کهنهي …
عاشقی تعطیل نمیشود
محبوب من! عاشقی تعطیلی ندارد و تا دنیا دنیاست، عاشق عاشق …
برس به داد فراقت ای بودن ناب
خیال خواب رخت را نمیدهم به شراب نمیروم چو نباشی ولو …
ما سوگوار ندیدن ماه دیشبیم
ما سوگوار ندیدن ماه دیشبیم خواب دیدگان بی زبانِ بی مخاطبیم …
تو این حجاب بر نمیکَشی، نمیکُشی منرا
مرا به چشم زخمه میزنی و نمیبُری منرا تو این حجاب …
شب خوش ای ستارهی آبی
شب خوش ای ستارهی آبی در هوای ابری پاییز من تنم …
درگیر مه چهارده چشم تو بودم
درگیر مه چهارده چشم تو بودم از یاد دلم رفت شعری …
تنت دریای پر عمق نهنگ آلود مرد افکن
تنت دریای پر عمق نهنگ آلود مرد افکن و من غواص …
من آن بت را چنین دیدم و این بت را چنان دیدم
خدایا میشود بت ها به اذن تو جان گیرند به نام …
به تاب موی مجعد گره گشایی کرد
غزل سرود و دمی عاشقی هویدا شد وزان پیاله مستی خمی …
هم کمند بلايی و هم کليد نجاتی
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ [درباره چشمهها از سوارانی که …
مرا هزار امید است و هر هزار تویی!
مرا هزار امید است و هر هزار تویی! شروع شادی و …
آن کس که آفریده نگاهت خمار بود از حسین جنت مکان
آن کس که آفریده نگاهت خمار بود در خلق و آفرینش …